برای اینکه شناسایی نشیم تو مکالمات بی سیم برای هر چیزی یک کد رمز گذاشته بودیم. کد رمز آب هم 256 بود. من هم بی سیم چی بودم. چندین بار با بی سیم اعلام کردم که 256 بفرستید اما خبری نشد. باز هم اعلام کردم برادرای تدارکات 256 تموم شده برامون بفرستید، اما خبری نمی شد. تشنگی و گرمای هوا امان بجه ها رو بریده بود. من هم که کمی عصبانی شده بودم و متوجه بی سیم نبودم بی سیم را برداشتم وبا عصبانیت گفتم مگه شما متوجه نیستید برادرا ؟ میگم 256 بفرستید بچه ها از تشنگی مردند. تا اینو گفتم بچه ها زدند زیر خنده و گفتند با صفا کد رمز رو لو دادی. اینجا بود که متوجه اشتباهم شدم و با بچه ها زدیم زیر خنده و همه تشنگی رو یادشون رفت.
خاطره ی دیگر در ادامه مطلب...